اگه بی جنبه ای اینجا نیا
مردی نزد روانپزشک رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت. روان پزشک پاسخ داد : در شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و شاد میکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی ، مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم!!!
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
آمار مطالب
کل مطالب : 98 کل نظرات : 41
آمار کاربران افراد آنلاین : 1 تعداد اعضا : 1
آمار بازدید بازدید امروز : 20 بازدید دیروز : 18 ورودی امروز گوگل : 2 ورودی گوگل دیروز : 2 بازدید هفته : 47 بازدید ماه : 137 بازدید سال : 6335 بازدید کلی : 91586 اطلاعات شما آی پی : 3.133.119.247 مرورگر : سیستم عامل : امروز : |
| |
| وب : | |
| پیام : | |
| 2+2=: | |
| (Refresh) | |
مهرشاد - خیلیییی خوب بود.gif){kind=small}
- 1393/4/29
===== - سلام بی زحمت بفرمایید ادرس وبتون توی وب من چی کار دارهروژان - سلام خیلی ممنونم که به وبم سر زدی.gif){kind=small}
به وب اول من سری بزنWWW.TYLOR.LOXBLOG.COMamir - مرسی که گذاشتی.gif){kind=small}
- 1392/9/3
حنانه - سلام وبلاگ قشنگی داری اگه با تبادل لینک موافقی بهم بگو - 1392/9/3
amir reza - به خدا با خوندن این داستان گریم گرفت...........gif){kind=small}
gharibe - نه چتری داشت ,نه روزنامه ای,نه چمدانی....کیانا - وای ببخشید الان ببین گذاشتم ولی تو هم منو لنک نکردی لطفا لینکم کن.gif){kind=small}
- 1392/8/28
نیکی - قشنگه ایول.gif){kind=small}
بازم بهم سربزن خوشحال میشم - 1392/8/28
razieh - 
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .